همانطور که قبلا ذکرشد حکمت هم در بعد نظری و هم در بعد عملی است و لذا تقابل و تضاد آن هم در هردو بعد است و کلام امام هم در این رابطه روشنگر وبیان این مسئله است،بعضی که از آنها عبارتند از:
شهوت که سبب میشودعقل و خرد انسان در در غل و زنجیر آن قرار گیرد:
حضرت میفرمایند:
«حَرامٌ عَلی کُلِّ عَقلٍ مغْلولِ بالشَّهَوهِ اَنْ ینْتَفِعَ بالحِکْمَه»«هر خردی که گرفتار شهوت شد، از بهره حکمت محروم است» و با وجود شهوت، حکمت در دل جای نمیگیرد چه سکون و آرامش قلب که ثمره حکمت است با شهوات ناسازگار است. «لاتُسْکِنُ الحِکْمَهُ قَلْباً مَعَ حُبّ شَهْوَهِ»[۳۲۲]
و”لا تجتمع الشهوهُ والحکمه”. شهوت وحکمت باهم جمع نمیشوند.[۳۲۳]
و نیز فرمودهاند:
«غیر منتفع بالحکمهعقل ٌمعلول بالغضب والشهوه؛[۳۲۴]
اندیشهای که از خشم و شهوت رنجدر است از حکمت بهرهای نمیبرد.»
و هرچه حکمت (درانسان) نیرومندتر شود شهوت و خواهشهای نفسانی ناتوانتر میشود:
«کلّما قویت الحکمه ضعفت الشهوه؛[۳۲۵]
و «غیر منتفعٌٌِ بالعظاتِ قلبُ متعلق بالشهواتٍ؛[۳۲۶]
دل آویخته و بسته به شهوات از پند و اندرزها سودی نمیبرد. (که عبرت گرفتن از آنها لازمه هر حکیمی است.)»
غلبه بر شهوت و خواهشهای نفس سبب به کمال رسیدن حکمت در انسان میشود:
«کسب الحکمه اجمال النطق، واستعمال الرفق.»[۳۲۷]
- ۱٫ ۵٫ خشم و غضب
«غیرمنتفِعُ بالحِکْمَهِ عَقْلٌ مَفْلولٌ بالغضب و الشَّهوه؛[۳۲۸]
عقل و خردی که در غل و زنجیر خشم و غضب باشد از حکمت بی بهره است.»
- ۱٫ ۵٫ دوستی دنیا سبب محرومیت از حکمت است:
«حَدُّ الحِکْمَهِ الاَعْراضُ عَنْ دارالفَناءِ و التَّوُّله بِدارِ البَقاء؛[۳۲۹]
حقیقت حکمت اعراض و روگردانی از سرای فانی و شیفتگی به دار باقی است»
«واول الحکمه ترک اللذات،وآخرها مقت الفانیات؛
نخستین گام حکمت وانهادن لذتهاست و آخرین گام دشمن داشتن هر آنچه فانی میشود، است.»[۳۳۰]
«لِحُبِّ الدُّنیا صَمَتُ الاسْماعُ عَن سماعٍ الحِکْمهِ وَعَمِیتِ القُلوُبْ عَن نوُر البصیره؛[۳۳۱]
به دوستی دنیا گوشها از شنیدن دانش وحکمت کر شوند و دیدهها از دیدار نور بینش کور گردند.»
همان طور که حکمت، مانع محبت باطل وموجب تقوا وزهد در دنیا است، علاقه به دنیا مانع فراگیری حکمت میگردد، زیرا در نشاهَ تزاحم و عالم ماده، منع از دو طرف میباشد، لذا فحشاء و منکر، مانع از توفیق به نماز میشود،چه اینکه نماز، مانع از فحشاءو منکر میباشد.
﴿إِنَّ الصَّلاهَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشاءِوَالْمُنْکَرِ﴾.[۳۳۲]
محبّت دنیا و دنیاطلبی: حضرت علی ـ علیه السّلام ـ :
«محبّت دنیا خرد را تباه میکند و دل را از شنیدن حکمت باز میدارد و کیفری دردناک میآورد.»[۳۳۳]
حبّ دنیا و دنیاطلبی یکی از بزرگترین موانع نور علم و آفات علوم رسمی به شمار میرود. دلی که سرشار از محبّت دنیاست، هیچ گاه خریدار حکمت و معارف الهی نیست و انسان دنیادوست تنها برای رسیدن به مطامع دنیوی خویش به سمت فراگیری علوم رسمی روی میآورد و آن گاه حتی اگر علم توحید را هم فرابگیرد، تنها موجب دوری هر چه بیشتر او از خدا میشود. پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند:
«ما ازدادَ عبدٌ علماً فازدادَ فی الدّنیا رغبهً الّا ازدادَ من اللهِ بُعداً؛[۳۳۴]
هر آنچه بنده، دانش خود را افزایش دهد و سپس رغبت بیشتری به دنیا پیدا کند، موجب دوری بیشتر او از خدا میگردد. »
و این عالم در مسیر حرکت به سوی جهنّم گام برداشته است، چنانچه حضرت امام خمینی (رحمه الله) به طالبان علم هشدار میدهند:
«مواظب باشید مبادا پنجاه سال یا بیشتر یا کمتر در حوزه با کدّ یمین و عرق جبین جهنّم کسب نمائید.»[۳۳۵]
اگر علم دستمایه دنیاطلبان و دانشمندان دنیا دوست قرار بگیرد با بهره گیری از آن بالاترین گناهان و بدترین جنایات را انجام میدهند، چنان که در جهان معاصر علم و دانشمندان مورد سوء استفاده و قدرت طلبی دنیاخواهان قرار گرفته و فجایع بیشماری را پدید آوردهاند، که نمونهبارز آن فجایع جنگ جهانی دوم و بمباران اتمی دو شهر ژاپن است که هزاران انسان بیگناه قربانی مطامع قدرتمندان شدند.
صدر المتالهین در این باره فرموده است:
«من در مدت عمری که اکنون به چهل سالگی رسیده است کسی راندیدم که از فراگیری حکمت رو گردان باشد مگر آنکه محبت دنیا وریاست در آن بر وی چیره شده و عقل او در تسخیر شهوت وی قرار گرفته باشد.»[۳۳۶]
و نیز فرموده است:
دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir |